شعری ازقیصرامین پوردررئای حضرت زینب
موضوع: <-PostCategory->
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:زندگینامه معصومین ,زندگینامه ,زندگانی ,زندگانی,پیامبر,زندگانی حضرت فاطمه,حضرت زهرا,شعرقیصرامین پور,دررئای حضرت زینب, 18:13
حتما این جمله زیارت رو از امام زمان شنیده اید که در مصیبت جد بزرگوارش فرموده است: هر صبح و شام برای تو گریه میکنم و اگر اشک چشمم تمام شود خون گریه میکنم….
از امام سوال کردند:آقا جان بر مصیبت علی اکبر گریه میکنید؟
فرمود: خیر
گفتند: بر کدام مصیبت گریه میکنید؟
فرمود:بر مصیبت اسیری عمه ام زینب(س)
از عصر عاشورا مصیبت های عمه سادات آغاز شد..مصیبت هایی که با روشنگری ایشان و ادامه دان کار ناتمام امام حسین علیه السلام که رساندن و ابلاغ پیام عاشورا بود همراه شد.
به همین منظور شعری از مرحوم قیصر امین پور که حداقل ما اهل قلم ها ایشان را نسبت به برخی دیگر بهتر میشناسیم در این پست میگزارم:
باشد که مقبول دل عزادار امام غایب از نظر قرار گیرد
دلش دریای صدها کهکشان صبر
غمش طوفان صدها آسمان ابر
دو چشم از گریه همچون ابر خسته
ز دست صبر ِزینب، صبر خسته
صدایش رنگ و بویی آشنا داشت
طنین ِموج آیات خدا داشت
زبانش ذوالفقاری صیقلی بود
صدا، آیینه ی صوت علی بود
چه گوشی می کند باور شنیدن؟
خروشی این چنین مردانه از زن
به این پرسش نخواهد داد پاسخ
مگر اندیشه ی اهل تناسخ :
حلول روح او، درجسم زینب
علی دیگری با اسم زینب
زنی عاشق، زنی اینگونه عاشق
زنی، پیغمبر ِقرآن ناطق
زنی، خون خدایی را پیامبر
زن و پیغمبری ؟ الله اکبر!
التماس دعا
نویسنده: فالح مطورعلیان | لینک ثابت |
صفحه قبل 1 صفحه بعد